مووی کاتیج

کي از سرکردگان مافياي روسيه در يورش مشترک «کارتر پرستن» (پواتيه)، مأمور FBI و يکي از افسران اطلاعاتي روسيه، «والنتينا کوسلووا» (ونورا) کشته مي شود. مافيا نيز براي انتقام، يک قاتل حرفه اي معروف به «شغال» (ويليس) را استخدام مي کند تا رئيس FBI را بکشد...

الکس پرویت ، پسر 9 ساله ای ست که در شیکاگو زندگی می کند ، او دزدانی را که در ماشین اسباب بازی ش دنبال یک تراشه محرمانه هستند که در راستای عملیات بعدی یک سازمان تروریستی در کره شمالی است، دست به سر می کند.

الکس , پس از اینکه شبی را با ایزابل سپری می کند، متوجه بارداری او می شود آنها تصمیم می گیرند که ازدواج کنند. با این حال، تصادهای فرهنگی خود را نشان می دهد.

«هري دالتن» (برازنان)، زمين شناس متخصص آتش فشان ها، براي تحقيق به شهري نزديک قله ي آتش فشان اينک خاموش دانته مي رود و از نشانه هايي در مي يابد که آتش فشان هنوز فعال است. شهردار شهر که مادري مجرد به نام «ريچل واندو» (هميلتن) است، حرف او را مي پذيرد، اما ديگر مسئولان به دليل توريستي بودن منطقه، حاضر نمي شوند مردم را به فرار از شهر وادارند.

یک راننده بنام «بابی» (شان پن) که در حال گریختن از تبهکارانی هست که دو انگشتش را بریده اند، بعد از اینکه اتومبیلش در نزدیکی یک شهر کوچک خراب می شود، با یک زن بنام «گریس» (جنیفر لوپز) و شوهرش که از اهالی آن شهر هستند آشنا می شود...

یک جراح مشهور لس آنجلسی بعد از اینکه در حین نعشگی با شیشه، یک عمل جراحی انجام میدهد، گواهی نامه ی پزشکی خود را از دست میدهد.

مَردی نا اُمید دخترِ رئیس سابق‌اش که به تازگی او را اخراج کرده است را می‌رباید و دو فرشته برای یافتن ردپایی از عشق در این پرونده عازم زمین می‌شوند...

«جري فلچر» (گيبسن)، راننده ي تاکسي نيويورکي، کارش شده کشف توطئه هايي که در سطح کشور و دنيا در حال جريان است. يک روز «جري» ربوده مي شود و حالا او اطمينان پيدا مي کند که يکي از توطئه هايي که کشف کرده بايد درست و واقعي بوده باشد...

آقای بین به آمریکا سفر می کند و به او مسئولیت نقاشی گرانبهایی را می دهند تا اینکه نقاشی را خراب می کند و …

یک سرباز مزدور توسط رئیس بدذاتش کشته می شود، اما طولی نمی کشد که او از جهنم باز می گردد تا همسرش با ببیند، در حالی که با شیطان قراری گذاشته است تا رئیس سابقش را بکشد...