مووی کاتیج

«ال ماریاچی» (آنتونیو باندراس) به عنوان گیتار نواز دوره گرد وارد شهری میشود. شهری که مملو از خلافکاران و آدمکشان است. او از گذشته خود فراریست و به دنبال مکانی امن برای زندگیست. در ابتدای ورود به شهر مجبور به درگیری با چند خلافکار و کشتن آنها میشود و این شروع مشکلات بیشتر برای اوست. او در این شهر عاشق «کالورینا» (سلما هایک) میشود که رئیس خلافکاران نیز به او علاقه دارد و ...

فیلم با لحظات فرود آپولو 11 بر ماه آغاز می شد و روایت بر مبنای شخصیت جیم لاول، فضانورد معروف آمریكایی و فرمانده آپولو 13 شكل می گیریرد. داستان ضمن روایت زندگی خانوادگی آنها از یك سو و مشكلات عظیمی كه در راه این ماموریت پشت سر گذاشتند، از سوی دیگر ادامه می یابد.

داستان در مورد مردی بنام «پاول» است که به تازگی از جنگ برگشته و در یک اتوبوس میان راه با زنی جوان آشنا می شود که از دانشگاهش به خانه پدری باز می گردد...

این داستان از یک تولید کننده سلاح‌های زیرزمینی در بلگراد در طول جنگ جهانی دوم تبعیت می‌کند و در شرایط بسیار غیر مجازی تکامل می‌یابد . یک marketeer سیاه‌پوست که سلاح‌ها را به سوی طرفداران خود می‌کشد , به کارگران اشاره می‌کند که جنگ تمام شده‌است و آن‌ها همچنان تولید می‌کنند . سال‌ها بعد , آن‌ها از پناه‌گاه زیرزمینی خود بیرون می‌آیند - - فقط برای متقاعد کردن خودشان

اين فيلم سرى نامه ها ، عكس ها و ويدئو هايي است كه معمولا خانم ها به بعضي روزنامه ها ارسال ميكنند.با گفتن داستان ، به شما فانتزي ها و ايده ال های اين خانم ها را خواهد گفت. اين فيلم ، يك رازگشاست از رويای خانم ها و از امور ممنوعه خانم ها

تابستان سال 1965، رابرت کینکید، عکاس مجله‌ی نشنال جئوگرافیک مأمور شده تا از پل‌های مدیسون کانتی عکس بگیرد. هنگامی که شوهر و بچه‌های فرانچسکا جانسن برای شرکت در بازار مکاره به آیووا رفته‌اند، رابرت با فرانچسکا آشنا می‌شود و رابطه‌ای چهار روزه را با او برقرار می‌کند.

جان مکلین به همراه یک مغازه‌دار مجبور می‌شود در بازی یک بمب‌گذار شرکت کند، اما در همین حال تمام نیویورک را برای پیدا کردن آن فرد زیر پا می‌گذارد.

نومی، دریفت‌گر جوان بی‌خیال به لاس‌وگاس، نوادا می‌رسد تا یک رقصنده شود و راه خود را برای رسیدن به قله‌های دختر نمایش وگاس ادامه می‌دهد.

بن سندرسون که یک فیلم‌نامه‌نویس الکلی است، همه ی زندگی‌اش را به خاطر همین عادتش از دست داده، بعد از اخراج شدن از محل کارش، او همه چیز را رها می‌کند و به لاس وگاس می‌رود. او در آن‌جا با فاحشه‌ای به‌نام سرا آشنا می‌شود که همانند خودش مشکلاتی دارد...

سمری دختری آرام و سربراه از یک خانواده متعصب هندوستانی مقیم شهر لندن است که علی‌رغم میل باطنی و به‌خاطر احترام به پدر و عقاید او قرار است به زودی با پسری مقیم هندوستان ازدواج نماید.