پاتریک بیتمن جوانی اهل نیویورک و معقول و خوش سر و لباس است. اما در پشت این چهرهٔ او، یک هیولا نهفتهاست. بیتمن شبها کار واقعی اش را شروع میکند و به شکار و کشتن ولگردها زنان خیابانی و دوستانش میپردازد.
جیا کارنگی اصلیتی فیلادلفیایی دارد و به نیویورک مهاجرت میکند تا یک مانکن شود. طرز برخورد و زیبایی جیا باعث میشود به سرعت رشد کند و به صنعت مدل مسلط شود.
پسری روی سکوی ایستگاه ایستاده است که قطار در حال حرکت است. با مادرش برود یا پیش پدرش بماند؟ احتمالات بی نهایت از این تصمیم به وجود می آید. تا زمانی که او انتخاب نکند، هر چیزی ممکن است.
زوجی به اروپای شمالی سفر میکنند تا از فستیوال افسانهای سوئدی در زادگاه روستایی در نیمه تابستان بازدید کنند. چیزی که به عنوان یک عقب نشینی ایده آل آغاز می شود، به سرعت به رقابتی فزاینده خشن و عجیب در دست یک فرقه بت پرست تبدیل می شود.
کشف یک گوش بریده شده انسانی که در یک مزرعه پیدا شده است، مرد جوانی را به تحقیق در مورد یک خواننده زیبا و مرموز کلوپ شبانه و گروهی از مجرمان روانی که فرزندش را ربوده اند، سوق می دهد.