مووی کاتیج

ایزابل پس از از دست دادن بکارت خود ، یک زندگی مخفی را به عنوان یک دختر تماس می گیرد و با مشتریان خود برای آزمایش اتاق هتل ملاقات می کند. در کل ، او کنجکاوانه دور می ماند و علاقه چندانی به برخوردهای خود یا پولی که به دست می آورد نشان نمی دهد

اواخر سال 1965، در ويتنام، «سرهنگ دوم هال مور» (گيبسن) مأموريت يافته تا در دره ي درانگ حملاتي را رهبري کند. اما ديري نمي گذرد که «مور» و سربازانش در محاصره ي دو هزار نفر از نيروهاي دشمن قرار مي گيرند ...

مردی که تلفن همراه یک دختر جوان را پیدا کرده، تصمیم میگیرد او را برای شام دعوت کند و...

این داستان از یک تولید کننده سلاح‌های زیرزمینی در بلگراد در طول جنگ جهانی دوم تبعیت می‌کند و در شرایط بسیار غیر مجازی تکامل می‌یابد . یک marketeer سیاه‌پوست که سلاح‌ها را به سوی طرفداران خود می‌کشد , به کارگران اشاره می‌کند که جنگ تمام شده‌است و آن‌ها همچنان تولید می‌کنند . سال‌ها بعد , آن‌ها از پناه‌گاه زیرزمینی خود بیرون می‌آیند - - فقط برای متقاعد کردن خودشان

یکی از شخصیتهای داستان یک رمان نویس ناگهان جلوی چشمان نویسنده به صورت یک انسان واقعی در می آید و درست مطابق آن چه نویسنده نوشته رفتار می کند …

داستان فیلم درباره‌ی مورین کارترایت می‌باشد که در شهر پاریس کار می‌کند. شغل او انجام خریدهای یک شخصیت مشهور است. به نظر می‌آید مورین توانایی ارتباط برقرار کردن با ارواح را دارد و می‌خواهد با برادر دوقلویش که اخیرا همانجا فوت کرده است ، ارتباط برقرار کند. اما زندگی وی زمانی پیچیده‌تر می‌شود که …

دو دوست که برای تعطیلات به همراه دخترانشان به ساحلی می روند. ناگهان خود را در یک موقعیت شرمسار میبینند ...

ویلیام تاکر در محله ی ناتینگ هیل (غرب لندن) کتاب فروشی دارد. یک روز آنا اسکات، ستاره ی امریکایی که به لندن آمده تا در فیلمی بازی کند، در حال گشت و گذار وارد مغازه ی ویلیام می شود و کتابی می خرد. اما ارتباط این دو که قاعدتا باید در همین جا تمام شود، ادامه پیدا می کند و پس از چندی به رابطه ای عاطفی تبدیل می شود…

ادیتور سی و هشت ساله بلندپرواز مجله ریبل الیس در حال بازگشت از برزیل به پاریس است که فلش مموری خود را در هواپیما گم می کند، هرچند یک دانشجوی معماری ،بالتازا ایپفل، آن را پیدا می کند و با الیس یک قرار ملاقات برای تحویل فلش می گذارد...

فیلم درباره دو دختر است که رابطه دوستی شدید و خطرناکی دارند. یکی از ان‌ها چارلی نام دارد که تنها 177 سال دارد و با شک، سرخوردگی و تنهایی شکنجه شده است. وقتی که سارای زیبا و با اعتماد به نفس از راه می‌رسد، این دو جدایی ناپذیر می‌شوند و چارلی باز دوباره احساس سرزندگی می‌کند، اما…