مووی کاتیج

در قرن هجدهم فرانسه شوالیه "دی فرونساک" و دوست بومی و آمریکایی خود "مانی" توسط پادشاه به ایالت "جوادان" فرستاده می شوند تا در مورد کشته شدن صدها نفر به دست یک هیولا تحقیق کنند...

در سال 1972، حادثه ای ناراحت کننده برای دیپلمات امریکایی ( جان همم) در منزلش اتفاق می افتد ، و از لبنان فرار می کند. ده سال بعد، توسط یک مامور سی. آی. ای (رساموند پایک) به شهر جنگ زده بیروت ، فراخوانده می شود تا جان دوستی را که ترک کرده بود ، نجات دهد.

یک روز یک نامه ی عاشقانه بدون نام به دست «امیلی» (تتو) میرسد و او هم اون نامه را کپی کرده و برای مادرش که وضعیت روحی خوبی بعد از اینکه شوهرش ترکش کرده ندارد، ارسال می کند...

فیلم، داستان زندگی بارنی پانوفسکی را به تصویر می کشد . بارنی ( پاول جیاماتی ) یک تهیه کننده به شدت خوش گذران تلویزیون است که اعتیاد به مشروب دارد. بارنی از نظر مشکلات اخلاقی نیز زبانزد عام هست و او را به عنوان یکی از بدنام ترین تهیه کنندگان می شناسند! بارنی به تازگی با خانم جذابی به اسم کلارا ( راشل لفوری ) در رم آشنا شده است…

در سال 1941 میلادی و در دوران فرمانروایی ناپلئون پنجم بر کشور فرانسه، دانشمندان به طور اسرارآمیزی ناپدید می شوند. این در حالی است که دختری نوجوان به نام آوریل به دنبال والدین گمشده خود می گردد و...

یک بازپرس خصوصی توسط فردی استخدام می شود که خود را لوئیس سایفر می نامد تا خواننده ای به نام جانی فورویت را پیدا کند. اما تحقیقات به نوبه خود غیر منتظره و غم انگیز انجام می شود.

در دوران جنگ جهانی دوم "کرت گرشتاین" افسر نیروهای اس اس که شاهد کشته شدن یهودیان در اردوگاههای مرگ به دست نیروهای نازی بود،تصمیم می گیرد این جنایت را به پاپ اطلاع داده و جهانیان را از این موضوع آگاه کند.در این حین کشیشی جوان به درخواست کمک او پاسخ می دهد و...

زندگی دو دوست پس از برخورد یکی از آنها به مشکلی بزرگ دچار تغییر بزرگی می شود. اکنون، آنها که در زمینهای بیگانه قرار دارند، باید برای پیدا کردن منشا مرموز این اتفاق تلاش کنند...

"ماریون" و "جک" تلاش می کنند با رفتن به خانه خانواده "ماریون" در پاریس رابطه خود را دوباره بسازند...

انگلستان، اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم. یک دیپلمات سابق امریکایی به نام "لوییس"، عمارت بزرگ "لرد دارلینگتن" فقید را می خرد که آقای "استیونز" پیر، سرپیشخدمت آن است. او به "استیونز" مرخصی می دهد تا به دیدن "خانم کنتن"، مستخدمه ی قدیمی این عمارت برود و از او بخواهد سر کار قبلی خود برگردد...