مووی کاتیج

دختری در ابتدای جوانی به یک فالگیر و کف بین برخورد می‌کند و در زندگی در می‌یابد که سرنوشت او همان است که رقم خورده بود و به سرنوشت اعتقادی عمیق پیدا می‌کند تا آن‌جا که در مقابل سرنوشت تسلیم شده و مقاومت نمی‌کند. این داستان داستان عشق سه نفره، دو زن و یک مرد می‌باشد که در سالهای 1930 در انگلیس اتفاق افتاده و جنگ جهانی دوم و اسپانیا و مقاومت فرانسه نیز قسمتی از داستان است.

جان مکلین به همراه یک مغازه‌دار مجبور می‌شود در بازی یک بمب‌گذار شرکت کند، اما در همین حال تمام نیویورک را برای پیدا کردن آن فرد زیر پا می‌گذارد.

برونو یك طراح اتریشی همجنس‌گرا، مد لباس زنانه زرق و برق دارش را در آمریكا به نمایش می‌گذارد...

در پایان جنگ جهانی دوم، یک سرباز آلمانی به دنبال دخترش می‌گردد در حالی که یک تکاور به دنبال گنج یهودی است.

شاهزاده ای از دنیای افسانه ای برای حکومت بر زمین شورش علیه بشریت را آغاز می کند. پسر جهنمی و تیمش باید بجنگند تا او را از یافتن ارتش طلایی قدرتمند بازدارند.

اهریمنی که از دوران کودکی پس از تشویق نازی ها و نجات آن از دست نازی ها بزرگ شده است، بزرگ می شود تا به یک مدافع در برابر نیروهای تاریکی تبدیل شود.

گروه بلا پس از موفقیت‌هایی که در اجرای موسیقی در قسمت اول این فیلم به‌دست آورند، حالا به نظر می‌رسد که هیچ رقیب قدرتمندی را در کنار خود نمی‌بینند. اما اجرای آن‌ها در مقابل دیدگان رئیس جمهور باراک اوباما به یک فاجعه ختم می‌شود و حیثیت این گروه بر باد می‌رود. به همین جهت آن‌ها برای بازیابی اعتبار از دست رفته‌شان تصمیم می‌گیرند در مسابقات جهانی کپلا شرکت کنند...

زامبی‌های نازی برگشتنه‌اند تا ماموریتشان را تمام کنند ولی قهرمان ما قصد مردن ندارد، او در حال آمده کردن ارتش خود برای یک مبارزه نهایی است.

یک دانشمند روانپریش سه گردشگر را می‌رباید و مثله می‌کند و با دوختن دهان آن‌ها به راست روده یکدیگر یک هزارپای انسانی ایجاد می‌کند.

بدل کاری‌های غير مجاز و رفتار خشن زاندر کيج، معروف به سه ايکس باعث می‌شود او به زندان بيفتد و در آن‌جاست که اوگاستاس گيبونز از آژانس امنيت ملی با تهديد او را به استخدام دولت در می‌آورد.