مووی کاتیج

جان و جین دو قاتل حرفه‌ ای هستند و در استفاده از انواع سلاحها متبحرند. سازمان‌ هایی که هر کدام از آن دو را استخدام کرده‌اند رقیب و دشمن همدیگر هستند و جان و جین نیز از حرفه یکدیگر خبر ندارند. آنها بطور جداگانه مامور می‌ شوند تا یک شاهد را که شدیدا مورد محافظت است به قتل برسانند. آن دو همزمان و بی‌خبر از یکدیگر دست به عملیات می‌ زنند و در نتیجه نقشه‌ های یکدیگر را خنثی می‌ کنند.

این سریال تماشایی، ماجراهای افسران گشتی و واحد اطلاعات اداره پلیس شیکاگو را روایت می کند و تلاش های آنها برای تعقیب و دستگیری مجرمان و اعضای باندهای تبهکار را به تصویر می کشد و...

در سال ۱۸۲۰، کالیفرنیا توسط اسپانیا اداره می‌شود و افراد ثروتمند و ظالم بر مردم حکمرانی می‌کنند، تا اینکه زورو از راه رسیده و عدالت را برقرار می‌کند و...

داستان یک زن جوان به نام جین که در خیابان رها شده است. جین، هیچ چیز به یاد نمی‌آورد، حتی نام خود را. او تنها یک کیف پر از پول و اسلحه و خالکوبی‌های مرموز روی بدنش دارد. جیمز اسلاتر، افسر پلیس اف بی آی، مسئول تحقیق در مورد جین می‌شود. او با کمک تیمی از افسران اف بی آی، شروع به بررسی خالکوبی‌های جین می‌کند. خالکوبی‌های جین، حاوی اطلاعاتی در مورد جنایات و عملیات‌های مخفیانه است. جین و تیم اف بی آی، با دنبال کردن این سرنخ‌ها، موفق می‌شوند جنایات زیادی را کشف و از وقوع آنها جلوگیری کنند. در طول سریال، شاهد تلاش‌های جین برای بازیابی هویت خود و کشف حقیقت در مورد گذشته او هستیم.

داستان “اکو” حول محور مادری به نام مایا لوپز می‌چرخد که با یک تراژدی شخصی مواجه می‌شود. دختر او با بازی سوینی، یک شخصیت ترسناک و لرزان، درگیر جرم و جنایت می‌شود. این وقایع باعث می‌شود که مایا لوپز تصمیم بگیرد به زادگاهش بازگردد و با گذشته‌اش رو به رو شود. او در این سفر به ارتباط با ریشه‌های بومی آمریکایی‌اش پرداخته و سعی می‌کند خانواده و جامعه‌اش را در آغوش بگیرد.

«برادران سان»، ماجرای گانگستری اهل تایپه به نام چارلز سان است که تبدیل به قاتلی سنگدل شده اما وقتی یک آدمکش ناشناس پدرش را می کشد، برای محافظت از مادر و برادر کوچکش باید به لس آنجلس برود.

ده سال پیش «دروازه» ظاهر شد و دنیای واقعی رو با قلمروی جادو و هیولاها پیوند داد. برای مبارزه با این جونورهای پست، مردم عادی قدرت های مافوق بشری دریافت کردن و به "شکارچی" معروف شدن. سونگ جین وو بیست ساله یکی از این شکارچی‌هاست، اما به دلیل قدرت رقت انگیزش در مقایسه با حتی یک رتبه-ای، به عنوان "ضعیف ترین جهان" شناخته می‌شه. با این حال، اون به طور خستگی ناپذیر هیولاها رو توی دروازه‌های رده پایین شکار می‌کنه تا هزینه‌های پزشکی مادرش رو پرداخت کنه. با این حال، این سبک زندگی فلاکت بار زمانی تغییر می‌کنه که جین وو، که معتقده تنها کسیه که توی ماموریتی که به طرز وحشتناکی اشتباه پیش رفته جون خودش رو از دست داده، سه روز بعد توی بیمارستان از خواب بیدار می‌شه و یک صفحه اسرارآمیز در مقابلش شناور می‌شه...

سریال در بهار سال 1945 در گیونگ سونگ، در زمان استعمار ژاپن در کره، روایت می‌شود. دو جوان بالغ با موجود عجیبی که از طمع به وجود آمده، روبرو می‌شوند و برای بقا با آن مبارزه می‌کنند. این داستان در میانه میان مرگ و زندگی افراد جریان دارد.

سید به جهان دیگری سفر می کند، او تصمیم دارد تا با تاسیس یک سازمان زیرزمینی با فرقه ای مبارزه کند. او نمی داند که اعضای این فرقه از برنامه های او عصبانی هستند و...

در دنیایی که اژدهاها بر آسمان، دریا و زمین حکمرانی می کنند، شکارچی اژدها Ragna به نیروهای مرموز Crimson می پیوندد تا به هر قیمتی با اژدهاها مبارزه کند و پادشاهان اژدها را نابود کند.